فارسى - سوره شعراء

قرآن كريم » فارسى » سوره شعراء

اختر القاريء


فارسى

سوره شعراء - تعداد آیات 227
طسم ( 1 ) شعراء - الآية 1
طسم‌
تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ ( 2 ) شعراء - الآية 2
این آیات کتاب روشنگر است.
لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ( 3 ) شعراء - الآية 3
گویی می‌خواهی جان خود را از شدّت اندوه از دست دهی بخاطر اینکه آنها ایمان نمی‌آورند!
إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ ( 4 ) شعراء - الآية 4
اگر ما اراده کنیم، از آسمان بر آنان آیه‌ای نازل می‌کنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد!
وَمَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مِّنَ الرَّحْمَٰنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ ( 5 ) شعراء - الآية 5
و هیچ ذکر تازه‌ای از سوی خداوند مهربان برای آنها نمی‌آید مگر اینکه از آن روی‌گردان می‌شوند!
فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ( 6 ) شعراء - الآية 6
آنان تکذیب کردند؛ امّا بزودی اخبار (کیفر) آنچه را استهزا می‌کردند به آنان می‌رسد!
أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ ( 7 ) شعراء - الآية 7
آیا آنان به زمین نگاه نکردند که چقدر از انواع گیاهان پرارزش در آن رویاندیم؟!
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ ( 8 ) شعراء - الآية 8
در این، نشانه روشنی است (بر وجود خدا)؛ ولی بیشترشان هرگز مؤمن نبوده‌اند!
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ( 9 ) شعراء - الآية 9
و پروردگار تو عزیز و رحیم است!
وَإِذْ نَادَىٰ رَبُّكَ مُوسَىٰ أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ( 10 ) شعراء - الآية 10
(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت موسی را ندا داد که به سراغ قوم ستمگر برو...
قَوْمَ فِرْعَوْنَ ۚ أَلَا يَتَّقُونَ ( 11 ) شعراء - الآية 11
قوم فرعون، آیا آنان (از مخالفت فرمان پروردگار) پرهیز نمی‌کنند؟!
قَالَ رَبِّ إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ ( 12 ) شعراء - الآية 12
(موسی) عرض کرد: «پروردگارا! از آن بیم دارم که مرا تکذیب کنند،
وَيَضِيقُ صَدْرِي وَلَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرْسِلْ إِلَىٰ هَارُونَ ( 13 ) شعراء - الآية 13
و سینه‌ام تنگ شود، و زبانم بقدر کافی گویا نیست؛ (برادرم) هارون را نیز رسالت ده (تا مرا یاری کند)!
وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ ( 14 ) شعراء - الآية 14
و آنان (به اعتقاد خودشان) بر گردن من گناهی دارند؛ می‌ترسم مرا بکشند (و این رسالت به پایان نرسد)!
قَالَ كَلَّا ۖ فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا ۖ إِنَّا مَعَكُم مُّسْتَمِعُونَ ( 15 ) شعراء - الآية 15
فرمود: «چنین نیست، (آنان کاری نمی‌توانند انجام دهند)! شما هر دو با آیات ما (برای هدایتشان) بروید؛ ما با شما هستیم و (سخنانتان را) می‌شنویم!
فَأْتِيَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ( 16 ) شعراء - الآية 16
به سراغ فرعون بروید و بگویید: ما فرستاده پروردگار جهانیان هستیم؛
أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ ( 17 ) شعراء - الآية 17
بنی اسرائیل را با ما بفرست!» (آنها به سراغ فرعون آمدند)؛
قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ ( 18 ) شعراء - الآية 18
(فرعون) گفت: «آیا ما تو را در کودکی در میان خود پرورش ندادیم، و سالهایی از زندگیت را در میان ما نبودی؟!
وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ( 19 ) شعراء - الآية 19
و سرانجام، آن کارت را (که نمی‌بایست انجام دهی) انجام دادی (و یک نفر از ما را کشتی)، و تو از ناسپاسانی!»
قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ( 20 ) شعراء - الآية 20
(موسی) گفت: «من آن کار را انجام دادم در حالی که از بی‌خبران بودم!
فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ ( 21 ) شعراء - الآية 21
پس هنگامی که از شما ترسیدم فرار کردم؛ و پروردگارم به من حکمت و دانش بخشید، و مرا از پیامبران قرار داد!
وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدتَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ ( 22 ) شعراء - الآية 22
آیا این منتّی است که تو بر من می‌گذاری که بنی اسرائیل را برده خود ساخته‌ای؟!»
قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِينَ ( 23 ) شعراء - الآية 23
فرعون گفت: «پروردگار عالمیان چیست؟!»
قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ( 24 ) شعراء - الآية 24
(موسی) گفت: «پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است، اگر اهل یقین هستید!».
قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ( 25 ) شعراء - الآية 25
(فرعون) به اطرافیانش گفت: «آیا نمی‌شنوید (این مرد چه می‌گوید)؟!»
قَالَ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ( 26 ) شعراء - الآية 26
(موسی) گفت: «او پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست!»
قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ( 27 ) شعراء - الآية 27
(فرعون) گفت: «پیامبری که بسوی شما فرستاده شده مسلّماً دیوانه است!»
قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ( 28 ) شعراء - الآية 28
(موسی) گفت: «او پروردگار مشرق و مغرب و آنچه میان آن دو است می‌باشد، اگر شما عقل و اندیشه خود را به کار می‌گرفتید!»
قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَٰهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ ( 29 ) شعراء - الآية 29
(فرعون خشمگین شد و) گفت: «اگر معبودی غیر از من برگزینی، تو را از زندانیان قرار خواهم داد!»
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ( 30 ) شعراء - الآية 30
(موسی) گفت: «حتّی اگر نشانه آشکاری برای تو بیاورم (باز ایمان نمی‌آوری)؟!»
قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ( 31 ) شعراء - الآية 31
گفت: «اگر راست می‌گویی آن را بیاور!»
فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ( 32 ) شعراء - الآية 32
در این هنگام موسی عصای خود را افکند، و ناگهان مار عظیم و آشکاری شد؛
وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ ( 33 ) شعراء - الآية 33
و دست خود را (در گریبان فرو برد و) بیرون آورد، و در برابر بینندگان سفید و روشن بود.
قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَٰذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ ( 34 ) شعراء - الآية 34
(فرعون) به گروهی که اطراف او بودند گفت: «این ساحر آگاه و ماهری است!
يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ( 35 ) شعراء - الآية 35
او می‌خواهد با سحرش شما را از سرزمینتان بیرون کند! شما چه نظر می‌دهید؟»
قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ ( 36 ) شعراء - الآية 36
گفتند: «او و برادرش را مهلت ده؛ و مأموران را برای بسیج به تمام شهرها اعزام کن،
يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٍ ( 37 ) شعراء - الآية 37
تا هر ساحر ماهر و دانایی را نزد تو آورند!»
فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ ( 38 ) شعراء - الآية 38
سرانجام ساحران برای وعده‌گاه روز معیّنی جمع‌آوری شدند.
وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنتُم مُّجْتَمِعُونَ ( 39 ) شعراء - الآية 39
و به مردم گفته شد: «آیا شما نیز (در این صحنه) اجتماع می‌کنید...
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِن كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ ( 40 ) شعراء - الآية 40
تا اگر ساحران پیروز شوند، از آنان پیروی کنیم؟!»
فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ ( 41 ) شعراء - الآية 41
هنگامی که ساحران آمدند، به فرعون گفتند: «آیا اگر ما پیروز شویم، پاداش مهمّی خواهیم داشت؟»
قَالَ نَعَمْ وَإِنَّكُمْ إِذًا لَّمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ( 42 ) شعراء - الآية 42
گفت: «(آری،) و در آن صورت شما از مقرّبان خواهید بود!»
قَالَ لَهُم مُّوسَىٰ أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ ( 43 ) شعراء - الآية 43
(روز موعود فرا رسید و همگی جمع شدند؛) موسی به ساحران گفت: «آنچه را می‌خواهید بیفکنید، بیفکنید!»
فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِيَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ ( 44 ) شعراء - الآية 44
آنها طنابها و عصاهای خود را افکندند و گفتند: «به عزّت فرعون، ما قطعاً پیروزیم!»
فَأَلْقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ ( 45 ) شعراء - الآية 45
سپس موسی عصایش را افکند، ناگهان تمام وسایل دروغین آنها را بلعید!
فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ ( 46 ) شعراء - الآية 46
فوراً همه ساحران به سجده افتادند.
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ( 47 ) شعراء - الآية 47
گفتند: «ما به پروردگار عالمیان ایمان آوردیم،
رَبِّ مُوسَىٰ وَهَارُونَ ( 48 ) شعراء - الآية 48
پروردگار موسی و هارون!»
قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ ۖ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ۚ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ ( 49 ) شعراء - الآية 49
(فرعون) گفت: «آیا پیش از اینکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟! مسلّماً او بزرگ و استاد شماست که به شما سحر آموخته (و این یک توطئه است)! امّا بزودی خواهید دانست! دستها و پاهای شما را بعکس یکدیگر قطع می‌کنم، و همه شما را به دار می‌آویزم!»
قَالُوا لَا ضَيْرَ ۖ إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ( 50 ) شعراء - الآية 50
گفتند: «مهّم نیست، (هر کاری از دستت ساخته است بکن)! ما بسوی پروردگارمان بازمی‌گردیم!
إِنَّا نَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَايَانَا أَن كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ ( 51 ) شعراء - الآية 51
ما امیدواریم که پروردگارمان خطاهای ما را ببخشد، چرا که ما نخستین ایمان‌آورندگان بودیم!»
وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ ( 52 ) شعراء - الآية 52
و به موسی وحی کردیم که شبانه بندگانم را (از مصر) کوچ ده، زیرا شما مورد تعقیب هستید!»
فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ ( 53 ) شعراء - الآية 53
فرعون (از این ماجرا آگاه شد و) مأموران بسیج نیرو را به شهرها فرستاد،
إِنَّ هَٰؤُلَاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ ( 54 ) شعراء - الآية 54
(و گفت:) اینها مسلّماً گروهی اندکند؛
وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ ( 55 ) شعراء - الآية 55
و اینها ما را به خشم آورده‌اند؛
وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَاذِرُونَ ( 56 ) شعراء - الآية 56
و ما همگی آماده پیکاریم!»
فَأَخْرَجْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ( 57 ) شعراء - الآية 57
(سرانجام فرعونیان مغلوب شدند،) و ما آنها را از باغها و چشمه‌ها بیرون راندیم،
وَكُنُوزٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ ( 58 ) شعراء - الآية 58
و از گنجها و قصرهای مجلّل!
كَذَٰلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِي إِسْرَائِيلَ ( 59 ) شعراء - الآية 59
(آری،) اینچنین کردیم! و بنی اسرائیل را وارث آنها ساختیم!
فَأَتْبَعُوهُم مُّشْرِقِينَ ( 60 ) شعراء - الآية 60
آنان به تعقیب بنی اسرائیل پرداختند، و به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسیدند.
فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَىٰ إِنَّا لَمُدْرَكُونَ ( 61 ) شعراء - الآية 61
هنگامی که دو گروه یکدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: «ما در چنگال فرعونیان گرفتار شدیم!»
قَالَ كَلَّا ۖ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ ( 62 ) شعراء - الآية 62
(موسی) گفت: «چنین نیست! یقیناً پروردگارم با من است، بزودی مرا هدایت خواهد کرد!»
فَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ ۖ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ ( 63 ) شعراء - الآية 63
و بدنبال آن به موسی وحی کردیم: «عصایت را به دریا بزن!» (عصایش را به دریا زد،) و دریا از هم شکافته شد، و هر بخشی همچون کوه عظیمی بود!
وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِينَ ( 64 ) شعراء - الآية 64
و در آنجا دیگران [= لشکر فرعون‌] را نیز (به دریا) نزدیک ساختیم!
وَأَنجَيْنَا مُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ ( 65 ) شعراء - الآية 65
و موسی و تمام کسانی را که با او بودند نجات دادیم!
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ ( 66 ) شعراء - الآية 66
سپس دیگران را غرق کردیم!
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ ( 67 ) شعراء - الآية 67
در این جریان، نشانه روشنی است ولی بیشترشان ایمان نیاوردند! (چرا که طالب حق نبودند)
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ( 68 ) شعراء - الآية 68
و پروردگارت شکست‌ناپذیر و مهربان است!
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِيمَ ( 69 ) شعراء - الآية 69
و بر آنان خبر ابراهیم را بخوان،
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ ( 70 ) شعراء - الآية 70
هنگامی که به پدر و قومش گفت: «چه چیز را می‌پرستید؟!»
قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ ( 71 ) شعراء - الآية 71
گفتند: «بتهایی را می‌پرستیم، و همه روز ملازم عبادت آنهاییم.»
قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ ( 72 ) شعراء - الآية 72
گفت: «آیا هنگامی که آنها را می‌خوانید صدای شما را می‌شنوند؟!
أَوْ يَنفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ ( 73 ) شعراء - الآية 73
یا سود و زیانی به شما می‌رسانند؟!»
قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ ( 74 ) شعراء - الآية 74
گفتند: «ما فقط نیاکان خود را یافتیم که چنین می‌کنند.»
قَالَ أَفَرَأَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ ( 75 ) شعراء - الآية 75
گفت: «آیا دیدید (این) چیزهایی را که پیوسته پرستش می‌کردید...
أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ ( 76 ) شعراء - الآية 76
شما و پدران پیشین شما،
فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّي إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ ( 77 ) شعراء - الآية 77
همه آنها دشمن من هستند (و من دشمن آنها)، مگر پروردگار عالمیان!
الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ ( 78 ) شعراء - الآية 78
همان کسی که مرا آفرید، و پیوسته راهنمائیم می‌کند،
وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ ( 79 ) شعراء - الآية 79
و کسی که مرا غذا می‌دهد و سیراب می‌نماید،
وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ ( 80 ) شعراء - الآية 80
و هنگامی که بیمار شوم مرا شفا می‌دهد،
وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ ( 81 ) شعراء - الآية 81
و کسی که مرا می‌میراند و سپس زنده می‌کند،
وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ ( 82 ) شعراء - الآية 82
و کسی که امید دارم گناهم را در روز جزا ببخشد!
رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ ( 83 ) شعراء - الآية 83
پروردگارا! به من علم و دانش ببخش، و مرا به صالحان ملحق کن!
وَاجْعَل لِّي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ ( 84 ) شعراء - الآية 84
و برای من در میان امّتهای آینده، زبان صدق (و ذکر خیری) قرار ده!
وَاجْعَلْنِي مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ ( 85 ) شعراء - الآية 85
و مرا وارثان بهشت پرنعمت گردان!
وَاغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كَانَ مِنَ الضَّالِّينَ ( 86 ) شعراء - الآية 86
و پدرم [= عمویم‌] را بیامرز، که او از گمراهان بود!
وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ ( 87 ) شعراء - الآية 87
و در آن روز که مردم برانگیخته می‌شوند، مرا شرمنده و رسوا مکن!
يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ( 88 ) شعراء - الآية 88
در آن روز که مال و فرزندان سودی نمی‌بخشد،
إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ( 89 ) شعراء - الآية 89
مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید!»
وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ ( 90 ) شعراء - الآية 90
(در آن روز،) بهشت برای پرهیزکاران نزدیک می‌شود،
وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ ( 91 ) شعراء - الآية 91
و دوزخ برای گمراهان آشکار می‌گردد،
وَقِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ ( 92 ) شعراء - الآية 92
و به آنان گفته می‌شود: «کجا هستند معبودانی که آنها را پرستش می‌کردید...
مِن دُونِ اللَّهِ هَلْ يَنصُرُونَكُمْ أَوْ يَنتَصِرُونَ ( 93 ) شعراء - الآية 93
معبودهایی غیر از خدا؟! آیا آنها شما را یاری می‌کنند، یا کسی به یاری آنها می‌آید؟!»
فَكُبْكِبُوا فِيهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ ( 94 ) شعراء - الآية 94
در آن هنگام همه آن معبودان با عابدان گمراه به دوزخ افکنده می‌شوند؛
وَجُنُودُ إِبْلِيسَ أَجْمَعُونَ ( 95 ) شعراء - الآية 95
و همچنین همگی لشکریان ابلیس!
قَالُوا وَهُمْ فِيهَا يَخْتَصِمُونَ ( 96 ) شعراء - الآية 96
آنها در آنجا در حالی که به مخاصمه برخاسته‌اند می‌گویند:
تَاللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ( 97 ) شعراء - الآية 97
«به خدا سوگند که ما در گمراهی آشکاری بودیم،
إِذْ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ( 98 ) شعراء - الآية 98
چون شما را با پروردگار عالمیان برابر می‌شمردیم!
وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ ( 99 ) شعراء - الآية 99
امّا کسی جز مجرمان ما را گمراه نکرد!
فَمَا لَنَا مِن شَافِعِينَ ( 100 ) شعراء - الآية 100
(افسوس که امروز) شفاعت‌کنندگانی برای ما وجود ندارد،
وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٍ ( 101 ) شعراء - الآية 101
و نه دوست گرم و پرمحبّتی!
فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ( 102 ) شعراء - الآية 102
ای کاش بار دیگر (به دنیا) بازگردیم و از مؤمنان باشیم!»
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ ( 103 ) شعراء - الآية 103
در این ماجرا، نشانه (و عبرتی) است؛ ولی بیشتر آنان مؤمن نبودند!
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ( 104 ) شعراء - الآية 104
و پروردگار تو عزیز و رحیم است!
كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ ( 105 ) شعراء - الآية 105
قوم نوح رسولان را تکذیب کردند،
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ( 106 ) شعراء - الآية 106
هنگامی که برادرشان نوح به آنان گفت: «آیا تقوا پیشه نمی‌کنید؟!
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ( 107 ) شعراء - الآية 107
مسلّماً من برای شما پیامبری امین هستم!
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ( 108 ) شعراء - الآية 108
تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید!
وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ ( 109 ) شعراء - الآية 109
من برای این دعوت، هیچ مزدی از شما نمی‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است!
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ( 110 ) شعراء - الآية 110
پس، تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید!»
قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ ( 111 ) شعراء - الآية 111
گفتند: «آیا ما به تو ایمان بیاوریم در حالی که افراد پست و بی‌ارزش از تو پیروی کرده‌اند؟!»
قَالَ وَمَا عِلْمِي بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ( 112 ) شعراء - الآية 112
(نوح) گفت: «من چه می‌دانم آنها چه کاری داشته‌اند!
إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّي ۖ لَوْ تَشْعُرُونَ ( 113 ) شعراء - الآية 113
حساب آنها تنها با پروردگار من است اگر شما می‌فهمیدید!
وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِينَ ( 114 ) شعراء - الآية 114
و من هرگز مؤمنان را طرد نخواهم کرد.
إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ( 115 ) شعراء - الآية 115
من تنها انذارکننده‌ای آشکارم.»
قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ يَا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ ( 116 ) شعراء - الآية 116
گفتند: «ای نوح! اگر (از حرفهایت) دست برنداری، سنگباران خواهی شد!»
قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِي كَذَّبُونِ ( 117 ) شعراء - الآية 117
گفت: «پروردگارا! قوم من، مرا تکذیب کردند!
فَافْتَحْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِي وَمَن مَّعِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ( 118 ) شعراء - الآية 118
اکنون میان من و آنها جدایی بیفکن؛ و مرا و مؤمنانی را که با من هستند رهایی بخش!»
فَأَنجَيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ( 119 ) شعراء - الآية 119
ما، او و کسانی را که با او بودند، در آن کشتی که پر (از انسان و انواع حیوانات) بود، رهایی بخشیدیم!
ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ ( 120 ) شعراء - الآية 120
سپس بقیه را غرق کردیم!
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ ( 121 ) شعراء - الآية 121
در این ماجرا نشانه روشنی است؛ امّا بیشتر آنان مؤمن نبودند.
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ( 122 ) شعراء - الآية 122
و پروردگار تو عزیز و رحیم است.
كَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْسَلِينَ ( 123 ) شعراء - الآية 123
قوم عاد (نیز) رسولان (خدا) را تکذیب کردند،
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ ( 124 ) شعراء - الآية 124
هنگامی که برادرشان هود گفت: «آیا تقوا پیشه نمی‌کنید؟!
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ( 125 ) شعراء - الآية 125
مسلماً من برای شما پیامبری امین هستم.
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ( 126 ) شعراء - الآية 126
پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید!
وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ ( 127 ) شعراء - الآية 127
من در برابر این دعوت، هیچ اجر و پاداشی از شما نمی‌طلبم؛ اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالمیان است.
أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ ( 128 ) شعراء - الآية 128
آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه‌ای از روی هوا و هوس می‌سازید؟!
وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ ( 129 ) شعراء - الآية 129
و قصرها و قلعه‌های زیبا و محکم بنا می‌کنید شاید در دنیا جاودانه بمانید؟!
وَإِذَا بَطَشْتُم بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ ( 130 ) شعراء - الآية 130
و هنگامی که کسی را مجازات می‌کنید همچون جبّاران کیفر می‌دهید!
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ( 131 ) شعراء - الآية 131
پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید!
وَاتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُم بِمَا تَعْلَمُونَ ( 132 ) شعراء - الآية 132
و از (نافرمانی) خدایی بپرهیزید که شما را به نعمتهایی که می‌دانید امداد کرده؛
أَمَدَّكُم بِأَنْعَامٍ وَبَنِينَ ( 133 ) شعراء - الآية 133
شما را به چهارپایان و نیز پسران (لایق و برومند) امداد فرموده؛
وَجَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ( 134 ) شعراء - الآية 134
همچنین به باغها و چشمه‌ها!
إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ( 135 ) شعراء - الآية 135
(اگر کفران کنید،) من بر شما از عذاب روزی بزرگ می‌ترسم!»
قَالُوا سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ ( 136 ) شعراء - الآية 136
آنها [= قوم عاد] گفتند: «برای ما تفاوت نمی‌کند، چه ما را انذار کنی یا نکنی؛ (بیهوده خود را خسته مکن)!
إِنْ هَٰذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ ( 137 ) شعراء - الآية 137
این همان روش (و افسانه‌های) پیشینیان است!
وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ( 138 ) شعراء - الآية 138
و ما هرگز مجازات نخواهیم شد!»
فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْنَاهُمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ ( 139 ) شعراء - الآية 139
آنان هود را تکذیب کردند، ما هم نابودشان کردیم؛ و در این، آیت و نشانه‌ای است (برای آگاهان)؛ ولی بیشتر آنان مؤمن نبودند!
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ( 140 ) شعراء - الآية 140
و پروردگار تو عزیز و رحیم است!
كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ ( 141 ) شعراء - الآية 141
قوم ثمود رسولان (خدا) را تکذیب کردند،
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ( 142 ) شعراء - الآية 142
هنگامی که صالح به آنان گفت: «آیا تقوا پیشه نمی‌کنید؟!
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ( 143 ) شعراء - الآية 143
من برای شما پیامبری امین هستم!
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ( 144 ) شعراء - الآية 144
پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید!
وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ ( 145 ) شعراء - الآية 145
من در برابر این دعوت، اجر و پاداشی از شما نمی‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است!
أَتُتْرَكُونَ فِي مَا هَاهُنَا آمِنِينَ ( 146 ) شعراء - الآية 146
آیا شما تصوّر می‌کنید همیشه در نهایت امنیّت در نعمتهایی که اینجاست می‌مانید،
فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ( 147 ) شعراء - الآية 147
در این باغها و چشمه‌ها،
وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِيمٌ ( 148 ) شعراء - الآية 148
در این زراعتها و نخلهایی که میوه‌هایش شیرین و رسیده است؟!
وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا فَارِهِينَ ( 149 ) شعراء - الآية 149
و از کوه‌ها خانه‌هایی می‌تراشید، و در آن به عیش و نوش می‌پردازید!
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ( 150 ) شعراء - الآية 150
پس از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید!
وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ ( 151 ) شعراء - الآية 151
و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید!
الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ ( 152 ) شعراء - الآية 152
همانها که در زمین فساد می‌کنند و اصلاح نمی‌کنند!»
قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ ( 153 ) شعراء - الآية 153
گفتند: «(ای صالح!) تو از افسون شدگانی (و عقل خود را از دست داده‌ای!)
مَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا فَأْتِ بِآيَةٍ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ( 154 ) شعراء - الآية 154
تو فقط بشری همچون مائی؛ اگر راست می‌گویی آیت و نشانه‌ای بیاور!»
قَالَ هَٰذِهِ نَاقَةٌ لَّهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ ( 155 ) شعراء - الآية 155
گفت: «این ناقه‌ای است (که آیت الهی است) برای او سهمی (از آب قریه)، و برای شما سهم روز معینّی است!
وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ ( 156 ) شعراء - الآية 156
کمترین آزاری به آن نرسانید، که عذاب روزی بزرگ شما را فرا خواهد گرفت!»
فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِينَ ( 157 ) شعراء - الآية 157
سرانجام بر آن (ناقه) حمله نموده آن را «پی» کردند؛ (و هلاک نمودند) سپس از کرده خود پشیمان شدند!
فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ ( 158 ) شعراء - الآية 158
و عذاب الهی آنان را فرا گرفت؛ در این، آیت و نشانه‌ای است؛ ولی بیشتر آنان مؤمن نبودند!
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ( 159 ) شعراء - الآية 159
و پروردگار تو عزیز و رحیم است!
كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ ( 160 ) شعراء - الآية 160
قوم لوط فرستادگان (خدا) را تکذیب کردند،
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ ( 161 ) شعراء - الآية 161
هنگامی که برادرشان لوط به آنان گفت: «آیا تقوا پیشه نمی‌کنید؟!
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ( 162 ) شعراء - الآية 162
من برای شما پیامبری امین هستم!
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ( 163 ) شعراء - الآية 163
پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید!
وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ ( 164 ) شعراء - الآية 164
من در برابر این دعوت، اجری از شما نمی‌طلبم، اجر من فقط بر پروردگار عالمیان است!
أَتَأْتُونَ الذُّكْرَانَ مِنَ الْعَالَمِينَ ( 165 ) شعراء - الآية 165
آیا در میان جهانیان، شما به سراغ جنس ذکور می‌روید (و همجنس بازی می‌کنید، آیا این زشت و ننگین نیست؟!)
وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ ( 166 ) شعراء - الآية 166
و همسرانی را که پروردگارتان برای شما آفریده است رها می‌کنید؟! (حقّاً) شما قوم تجاوزگری هستید!»
قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ يَا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ ( 167 ) شعراء - الآية 167
گفتند: «ای لوط! اگر (از این سخنان) دست برنداری، به یقین از اخراج شدگان خواهی بود!»
قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ الْقَالِينَ ( 168 ) شعراء - الآية 168
گفت: «من دشمن سرسخت اعمال شما هستم!
رَبِّ نَجِّنِي وَأَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ ( 169 ) شعراء - الآية 169
پروردگارا! من و خاندانم را از آنچه اینها انجام می‌دهند رهایی بخش!»
فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ( 170 ) شعراء - الآية 170
ما او و تمامی خاندانش را نجات دادیم،
إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ( 171 ) شعراء - الآية 171
جز پیرزنی که در میان بازماندگان بود!
ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ ( 172 ) شعراء - الآية 172
سپس دیگران را هلاک کردیم!
وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا ۖ فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنذَرِينَ ( 173 ) شعراء - الآية 173
و بارانی (از سنگ) بر آنها فرستادیم؛ چه باران بدی بود باران انذارشدگان!
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ ( 174 ) شعراء - الآية 174
در این (ماجرای قوم لوط و سرنوشت شوم آنها) آیتی است؛ امّا بیشترشان مؤمن نبودند.
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ( 175 ) شعراء - الآية 175
و پروردگار تو عزیز و رحیم است!
كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ ( 176 ) شعراء - الآية 176
اصحاب ایکه [= شهری نزدیک مدین‌] رسولان (خدا) را تکذیب کردند،
إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ( 177 ) شعراء - الآية 177
هنگامی که شعیب به آنها گفت: «آیا تقوا پیشه نمی‌کنید؟!
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ( 178 ) شعراء - الآية 178
مسلّماً من برای شما پیامبری امین هستم!
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ( 179 ) شعراء - الآية 179
پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید!
وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ ( 180 ) شعراء - الآية 180
من در برابر این دعوت، پاداشی از شما نمی‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است!
أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ ( 181 ) شعراء - الآية 181
حق پیمانه را ادا کنید (و کم فروشی نکنید)، و دیگران را به خسارت نیفکنید!
وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ( 182 ) شعراء - الآية 182
و با ترازوی صحیح وزن کنید!
وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ( 183 ) شعراء - الآية 183
و حق مردم را کم نگذارید، و در زمین تلاش برای فساد نکنید!
وَاتَّقُوا الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِينَ ( 184 ) شعراء - الآية 184
و از (نافرمانی) کسی که شما و اقوام پیشین را آفرید بپرهیزید!»
قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ ( 185 ) شعراء - الآية 185
آنها گفتند: «تو فقط از افسون‌شدگانی!
وَمَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَإِن نَّظُنُّكَ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ( 186 ) شعراء - الآية 186
تو بشری همچون مائی، تنها گمانی که درباره تو داریم این است که از دروغگویانی!
فَأَسْقِطْ عَلَيْنَا كِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ( 187 ) شعراء - الآية 187
اگر راست می‌گویی، سنگهایی از آسمان بر سر ما بباران!»
قَالَ رَبِّي أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ( 188 ) شعراء - الآية 188
(شعیب) گفت: «پروردگار من به اعمالی که شما انجام می‌دهید داناتر است!»
فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ ۚ إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ( 189 ) شعراء - الآية 189
سرانجام او را تکذیب کردند، و عذاب روز سایبان (سایبانی از ابر صاعقه‌خیز) آنها را فراگرفت؛ یقیناً آن عذاب روز بزرگی بود!
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ ( 190 ) شعراء - الآية 190
در این ماجرا، آیت و نشانه‌ای است؛ ولی بیشتر آنها مؤمن نبودند.
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ( 191 ) شعراء - الآية 191
و پروردگار تو عزیز و رحیم است!
وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ( 192 ) شعراء - الآية 192
مسلّماً این (قرآن) از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است!
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ ( 193 ) شعراء - الآية 193
روح الامین آن را نازل کرده است...
عَلَىٰ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ ( 194 ) شعراء - الآية 194
بر قلب (پاک) تو، تا از انذارکنندگان باشی!
بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ ( 195 ) شعراء - الآية 195
آن را به زبان عربی آشکار (نازل کرد)!
وَإِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ ( 196 ) شعراء - الآية 196
و توصیف آن در کتابهای پیشینیان نیز آمده است!
أَوَلَمْ يَكُن لَّهُمْ آيَةً أَن يَعْلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِي إِسْرَائِيلَ ( 197 ) شعراء - الآية 197
آیا همین نشانه برای آنها کافی نیست که علمای بنی اسرائیل بخوبی از آن آگاهند؟!
وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَىٰ بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ ( 198 ) شعراء - الآية 198
هرگاه ما آن را بر بعضی از عجم [= غیر عرب‌] ها نازل می‌کردیم...
فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ ( 199 ) شعراء - الآية 199
و او آن را بر ایشان می‌خواند، به آن ایمان نمی‌آورند!
كَذَٰلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ( 200 ) شعراء - الآية 200
(آری،) این گونه (با بیانی رسا) قرآن را در دلهای مجرمان وارد می‌کنیم!
لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ( 201 ) شعراء - الآية 201
(امّا) به آن ایمان نمی‌آورند تا عذاب دردناک را با چشم خود ببینند!
فَيَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ( 202 ) شعراء - الآية 202
ناگهان به سراغشان می‌آید، در حالی که توجّه ندارند!
فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنظَرُونَ ( 203 ) شعراء - الآية 203
و (در آن هنگام) می‌گویند: «آیا به ما مهلتی داده خواهد شد؟!»
أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ ( 204 ) شعراء - الآية 204
آیا برای عذاب ما عجله می‌کنند؟!
أَفَرَأَيْتَ إِن مَّتَّعْنَاهُمْ سِنِينَ ( 205 ) شعراء - الآية 205
به ما خبر ده، اگر (باز هم) سالیانی آنها را از این زندگی بهره‌مند سازیم...
ثُمَّ جَاءَهُم مَّا كَانُوا يُوعَدُونَ ( 206 ) شعراء - الآية 206
سپس عذابی که به آنها وعده داده شده به سراغشان بیاید...
مَا أَغْنَىٰ عَنْهُم مَّا كَانُوا يُمَتَّعُونَ ( 207 ) شعراء - الآية 207
این تمتع و بهره‌گیری از دنیا برای آنها سودی نخواهد داشت!
وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلَّا لَهَا مُنذِرُونَ ( 208 ) شعراء - الآية 208
ما هیچ شهر و دیاری را هلاک نکردیم مگر اینکه انذارکنندگانی (از پیامبران الهی) داشتند.
ذِكْرَىٰ وَمَا كُنَّا ظَالِمِينَ ( 209 ) شعراء - الآية 209
تا متذکّر شوند؛ و ما هرگز ستمکار نبودیم! (که بدون اتمام حجّت مجازات کنیم)
وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ( 210 ) شعراء - الآية 210
شیاطین و جنیّان (هرگز) این آیات را نازل نکردند!
وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ( 211 ) شعراء - الآية 211
و برای آنها سزاوار نیست؛ و قدرت ندارند!
إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ( 212 ) شعراء - الآية 212
آنها از استراق سمع (و شنیدن اخبار آسمانها) برکنارند!
فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ ( 213 ) شعراء - الآية 213
(ای پیامبر!) هیچ معبودی را با خداوند مخوان، که از معذّبین خواهی بود!
وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ ( 214 ) شعراء - الآية 214
و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن!
وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ( 215 ) شعراء - الآية 215
و بال و پر خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند بگستر!
فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ ( 216 ) شعراء - الآية 216
اگر تو را نافرمانی کنند بگو: «من از آنچه شما انجام می‌دهید بیزارم!»
وَتَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ ( 217 ) شعراء - الآية 217
و بر خداوند عزیز و رحیم توکّل کن!
الَّذِي يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ ( 218 ) شعراء - الآية 218
همان کسی که تو را به هنگامی که (برای عبادت) برمی‌خیزی می‌بیند؛
وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ ( 219 ) شعراء - الآية 219
و (نیز) حرکت تو را در میان سجده‌کنندگان!
إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ( 220 ) شعراء - الآية 220
اوست خدای شنوا و دانا.
هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ( 221 ) شعراء - الآية 221
آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل می‌شوند؟!
تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ( 222 ) شعراء - الآية 222
آنها بر هر دروغگوی گنهکار نازل می‌گردند؛
يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ ( 223 ) شعراء - الآية 223
آنچه را می‌شنوند (به دیگران) القا می‌کنند؛ و بیشترشان دروغگو هستند!
وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ( 224 ) شعراء - الآية 224
(پیامبر اسلام شاعر نیست؛) شاعران کسانی هستند که گمراهان از آنان پیروی می‌کنند.
أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ ( 225 ) شعراء - الآية 225
آیا نمی‌بینی آنها در هر وادی سرگردانند؟
وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ ( 226 ) شعراء - الآية 226
و سخنانی می‌گویند که (به آنها) عمل نمی‌کنند؟!
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا ۗ وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ ( 227 ) شعراء - الآية 227
مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام می‌دهند و خدا را بسیار یاد می کنند، و به هنگامی که مورد ستم واقع می‌شوند به دفاع از خویشتن (و مؤمنان) برمی‌خیزند (و از شعر در این راه کمک می‌گیرند)؛ آنها که ستم کردند به زودی می‌دانند که بازگشتشان به کجاست!

كتب عشوائيه

  • دعاهایی از قرآنكتاب دعاهايى از قرآن نوشته آيت الله العظمى علامه سيد ابوالفضل ابن الرضا برقعي قمي يكي از روحانيون معروف شيعه مى باشد كه بعد از تحقيق و مطالعه به مذهب حقه اهل سنت گروید.

    نویسنده : آیت الله العظمی سید ابوالفضل ابن الرضا برقعی قمی تهرانی

    ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com

    المصدر : http://www.islamhouse.com/p/255810

    تحميل :دعاهایی از قرآندعاهایی از قرآن

  • وصف بهشتسخن از بهشت برین و نعمت‌ها و راه‌رسیدن به آن برای کسانی که تقوی پیشه نموده و با جان و مال خود در راه کسب رضایت خداوند متعال می‌کوشند، و سر منزل مقصود خود را رسیدن به بهشت و جاودانه زندگی‌کردن در آن قرار داده اند، آهنگی دلنشین و روح نواز است، این بندگان مخلص خدا همواره سعی و تلاش می‌نمایند تا با عبادت و پرهیزگاری توشه‌ای برای آخرت خود فراهم سازند.

    نویسنده : أبو الحسن بن محمد الفقيه

    ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com

    المصدر : http://www.islamhouse.com/p/282769

    تحميل :وصف بهشتوصف بهشت

  • شبی در میقات - سرگذشت سفر حج بیت الله الحراماین کتاب سرگذشت سفر حج می باشد که مولف با جذابیت خاصی سفرنامه حج شان را نوشته اند.

    نویسنده : احمد یوسف کنعان

    المصدر : http://www.islamhouse.com/p/379010

    تحميل :شبی در میقات - سرگذشت سفر حج بیت الله الحرامشبی در میقات - سرگذشت سفر حج بیت الله الحرام

  • سالگردها و مناسبت های نارواپایبندی به سنت صحیح پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و مبارزه با بدعت‌ها کاری است که بر عموم مسلمانان واجب است، مخصوصاً این کار وظیفة علما و طلاب علوم دینی می‌باشد. بدعت‌ از منکراتی است که تغییر آن بر اساس توانایی یا با دست یا با زبان و یا با قلب واجب و ضروری است. یکی از بدعت های رایج سالگردها و مناسبت های ناروا است که این کتاب در رد آن نوشته شده است

    نویسنده : عبدالله بن عبدالعزیز التویجری

    ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com

    المصدر : http://www.islamhouse.com/p/275311

    تحميل :سالگردها و مناسبت های نارواسالگردها و مناسبت های ناروا

  • تجوید آسانعلم تجوید، از علومی است که هر فرد مسلمان باید به آن اهمیت دهد و یاد بگیرد، چون به قراءت قرآن مربوط می شود که عبادتی مطلوب نزد هر فرد مسلمان است در اين كتاب به شيوه اي آسان با تجويد قرآن كريم آشنا مي شويد

    نویسنده : عبدالعزیز بن عبدالفتاح قاری

    مترجم : عبدالکریم محمدی

    ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com

    المصدر : http://www.islamhouse.com/p/253183

    تحميل :تجوید آسانتجوید آسان

اختر اللغة

اختر سوره

كتب عشوائيه

اختر تفسير

المشاركه

Bookmark and Share